English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8857 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
object of worship U موضوع پرستش یاستایش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
queues U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access U فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queue U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queueing U فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
red herring U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
red herrings U شاه ماهی سرخ موضوع مطرح شده برای فرار از طرح موضوع موردبحث
that is not the proposition U موضوع چیز دیگر است موضوع این نیست
reversed U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverses U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reversing U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
reverse U روش طراحی محصول که موضوع که موضوع خاتمه یافته طوری طراحی میشودکه نحوه ساخت آن را نشان دهد
adores U پرستش
worships U پرستش
worshipping U پرستش
worshiping U پرستش
adored U پرستش
worshiped U پرستش
adore U پرستش
worship U پرستش
adoring U پرستش
divine service U پرستش
cult U پرستش
adoration U پرستش
cults U پرستش
idolization U پرستش
adulation U پرستش
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
praised U تحسین پرستش
praises U تحسین پرستش
praising U تحسین پرستش
self worship U پرستش خویشتن
phallicism U پرستش کیر
praise U تحسین پرستش
worshipful U قابل پرستش
sorb U عبادت پرستش
ritual U ایین پرستش
adorable U قابل پرستش
martyrolatry U پرستش شهدا
devotion U دعا پرستش
zoolatry U پرستش حیوانات
meeting house U پرستش گاه
hierolatry U پرستش اولیاء
worship U عبادت پرستش کردن
worshiped U عبادت پرستش کردن
polytheism U پرستش خدایان متعدد
phallism U پرستش الت مردی
adorability U قابلیت پرستش ستودنی
adorableness U قابلیت پرستش ستودنی .
worships U عبادت پرستش کردن
elemental worship U پرستش قوای طبیعی
worshipping U عبادت پرستش کردن
worshiping U عبادت پرستش کردن
the worship of god U پرستش یا عبادت خدا
latri U پرستش خدای برحق
hours of worship ساعات پرستش یا نماز
bibliolatry U پرستش کتاب مقدس
bethel U محل پرستش خدا
idolizes U بحد پرستش دوست داشتن
idolizing U بحد پرستش دوست داشتن
philanthropically U ازروی نوع پرستش یا بشردوستی
hagiolatry U پرستش مقدسین وروحانیون ملاپرستی
mariolatry U پرستش مریم مادر عیسی
monolatry U پرستش یک خدا از میان چندخدا
idolized U بحد پرستش دوست داشتن
idolize U بحد پرستش دوست داشتن
idolised U بحد پرستش دوست داشتن
idolising U بحد پرستش دوست داشتن
idolises U بحد پرستش دوست داشتن
theriaanthropism U پرستش موجوداتی که نیمی انسان ونیمی جانورباشند
bacchic U وابسته به باکوس خدای میگساری و پرستش او مستانه و پرهیاهو
prostyle U ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
subjecting U موضوع
head U موضوع
subjected U موضوع
subject U موضوع
motif U موضوع
subjects U موضوع
indirect objects U موضوع
motifs U موضوع
issue U موضوع
themes U موضوع
text U موضوع
texts U موضوع
topics U موضوع
theme U موضوع
issued U موضوع
point U موضوع
issues U موضوع
mattering U موضوع
direct objects U موضوع
questions U موضوع
questioned U موضوع
question U موضوع
topic U موضوع
matters U موضوع
plotless U بی موضوع
subjects U موضوع ها
topics U موضوع ها
subject [topic] U موضوع
criteria U موضوع
proposition U موضوع
themes U موضوع ها
propositioned U موضوع
propositioning U موضوع
mattered U موضوع
matter U موضوع
object U موضوع
afair U موضوع
topic U موضوع
objected U موضوع
objecting U موضوع
propositions U موضوع
objects U موضوع
not to point U بیرون از موضوع
it is a question of money U موضوع بسته به
subjected U شیی موضوع
monomaniac U دیوانه یک موضوع
at issue U موضوع بحث
affaire d'honneur U موضوع شرافتی
matter on hand U موضوع بحث
objective complement U مکمل موضوع
out of question U خارج از موضوع
res ipsa loquitur U موضوع گویاست
off the track U از موضوع پرت
in question U موضوع بحث
side issue U موضوع فرعی
privity U موضوع محرمانه
subjected U رعایا موضوع
subjecting U شیی موضوع
sides of the question U اطراف موضوع
subjecting U رعایا موضوع
subjects U شیی موضوع
subjects U رعایا موضوع
lemma U مقدمه موضوع
in contestation U موضوع بحث
subject U رعایا موضوع
recitation U تعریف موضوع
recitations U تعریف موضوع
subject of debate U موضوع دعوی
beside the question U خارج از موضوع
subject and predicate U موضوع و محمول
subduce U موضوع کردن
side issues U موضوع فرعی
sign position U موضوع علامت
subject U شیی موضوع
side show U موضوع فرعی
fair game <idiom> U موضوع تهاجم
postulating U اصل موضوع
postulates U اصل موضوع
postulated U اصل موضوع
postulate U اصل موضوع
decade U ده موضوع یا رویداد
cases U موضوع حالت
case U موضوع حالت
neither here nor there <idiom> U بیربط به موضوع
businesses U موضوع تجارت
business U موضوع تجارت
decades U ده موضوع یا رویداد
grievance U موضوع شکایت
a horse of another colour [different colour] U موضوع علیحده
What's behind all this? U موضوع چه است؟
objects U موضوع منظره
objecting U موضوع منظره
objected U موضوع منظره
object U موضوع منظره
indirect objects U موضوع منظره
What's the matter? U موضوع چیه؟
What's cooking? U موضوع چه است؟
What gives? U موضوع چه است؟
not to the point U خارج از موضوع
What is happening? U موضوع چه است؟
What's on? U موضوع چه است؟
What's up? U موضوع چه است؟
What's wrong? U موضوع چه است؟
What's going on? U موضوع چه است؟
What is the matter? U موضوع چه است؟
direct objects U موضوع منظره
What is it all about ? U موضوع چیست ؟
issue U موضوع شماره
issues U موضوع دعوی
subject matter U موضوع اصلی
irrelevant U خارج از موضوع
issued U موضوع شماره
subject matter U مطلب موضوع
issues U موضوع شماره
universe of discourse U موضوع بحث
issue U موضوع دعوی
problem U معما موضوع
issued U موضوع دعوی
problems U معما موضوع
vexata questio U موضوع متنازع فیه
the matter in hand U موضوع مورد بحث
The contrary was proved. U عکس موضوع ثابت شد
permit goods coveredby U کالای موضوع پروانه
that is a matter of habit U موضوع عادت است
It deals with ... U موضوع در باره ... است.
it is a question of money U موضوع پول است
Recent search history Forum search
1ICR
2make the case? به فارسی چی میشه
1coffee table conversation piece
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی با افزایش حجم ناشی از پرتو تابیده‌شده به سلول‌های سرطانی جاذب نانوذرات طلا
1جداسازی سلول‌های‌سرطانی‌گردشی به کمک افزایش حجم ناشی از تابش لیزر به سلول های حاوی نانوذرات طلا
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com